معنی فارسی emanatory
B2ایمناتوری، مربوط به ویژگیهایی که به طور مثبت و معنادار منتشر میشوند.
Relating to qualities that are positively and meaningfully emanated.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اثرات ایمناتوری مراسم عمیق بود.
مثال:
The emanatory effects of the ceremony were profound.
معنی(example):
وجود ایمناتوری او اتاق را با گرما پر کرد.
مثال:
Her emanatory presence filled the room with warmth.
معنی فارسی کلمه emanatory
:
ایمناتوری، مربوط به ویژگیهایی که به طور مثبت و معنادار منتشر میشوند.