معنی فارسی embacle
B1پیشرفت یا موفقیتی غیرمنتظره که میتواند مثبت یا منفی باشد.
An unexpected turn of events regarding a project or task.
- NOUN
example
معنی(example):
پیشرفت غیرمنتظره پروژه همه را شگفتزده کرد.
مثال:
The embacle of the project took everyone by surprise.
معنی(example):
مدیر از پیشرفت کار تیمی تمجید کرد.
مثال:
The manager praised the embacle of the team’s work.
معنی فارسی کلمه embacle
:
پیشرفت یا موفقیتی غیرمنتظره که میتواند مثبت یا منفی باشد.