معنی فارسی embankment

B1

خاکریز، ساختار بلند و شیب‌دار که معمولاً برای نگهداری زمین، جاده‌ها یا راه‌آهن استفاده می‌شود.

A long artificial slope or wall, especially one built to hold back water.

noun
معنی(noun):

A long mound of earth, stone, or similar material, usually built for purposes such as to hold back or store water, for protection from weather or enemies, or to support a road or railway.

example
معنی(example):

خاکریز جاده‌ای را که بالاتر از آن است، پشتیبانی می‌کند.

مثال:

The embankment supports the road above it.

معنی(example):

ما در خاکریز علفی پیک نیک لذت بخشی داشتیم.

مثال:

We enjoyed a picnic on the grassy embankment.

معنی فارسی کلمه embankment

: معنی embankment به فارسی

خاکریز، ساختار بلند و شیب‌دار که معمولاً برای نگهداری زمین، جاده‌ها یا راه‌آهن استفاده می‌شود.