معنی فارسی embarren
B1بیبرکت شدن، به عملی اشاره دارد که باعث کاهش حاصلخیزی یا کیفیت خاک میشود.
To make land or soil unable to produce crops; to deplete its fertility.
- VERB
example
معنی(example):
خشکسالی باعث شد که زمین به سرعت بیبرکت شود.
مثال:
The drought caused the land to embarren quickly.
معنی(example):
استفاده بیش از حد از مواد شیمیایی میتواند به بیبرکتی خاک کمک کند.
مثال:
Overuse of chemicals can help embarren the soil.
معنی فارسی کلمه embarren
:
بیبرکت شدن، به عملی اشاره دارد که باعث کاهش حاصلخیزی یا کیفیت خاک میشود.