معنی فارسی embogue
B1ریختن یا جریان پیدا کردن به سمت یک منبع آبی بزرگتر.
To flow into or merge with a larger body of water.
- VERB
example
معنی(example):
جریانها به دریاچه بزرگتر میریزد.
مثال:
The streams will embogue into the larger lake.
معنی(example):
در زمان ذوب برف بهار، آب شروع به ریختن به رودخانه کرد.
مثال:
During the spring melt, water began to embogue into the river.
معنی فارسی کلمه embogue
:
ریختن یا جریان پیدا کردن به سمت یک منبع آبی بزرگتر.