معنی فارسی emboite

B1

امبویته، به معنای فشرده‌سازی یا چفت کردن اجزاء به هم به ویژه در کارهای هنری یا صنعتی است.

To fit or combine parts together, often used in artistic or industrial contexts.

example
معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت تکه‌های شیشه را به هم امبویته کند.

مثال:

The artist decided to emboite the glass pieces together.

معنی(example):

در هنرهای دستی، می‌توانید مواد را برای تناسب بهتر امبویته کنید.

مثال:

In crafting, you can emboite materials for a better fit.

معنی فارسی کلمه emboite

: معنی emboite به فارسی

امبویته، به معنای فشرده‌سازی یا چفت کردن اجزاء به هم به ویژه در کارهای هنری یا صنعتی است.