معنی فارسی emboites
B1امبویتهها، به حالت یا اقدام چفت کردن چند بخش به هم اشاره دارد.
Fit or combine parts together; related to the verb form.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تکهها را با احتیاط امبویته کردند تا پایداری را تضمین کنند.
مثال:
They emboites the pieces carefully to ensure stability.
معنی(example):
در خط تولید، کارگران اجزای مختلف را امبویته میکنند.
مثال:
In the assembly line, workers emboites various components.
معنی فارسی کلمه emboites
:
امبویتهها، به حالت یا اقدام چفت کردن چند بخش به هم اشاره دارد.