معنی فارسی embolization

B2

امبولیزاسیون، فرایند پزشکی است که در آن عروق خونی مسدود می‌شوند تا خونرسانی به ناحیه‌ای خاص قطع شود.

A medical procedure that blocks blood vessels to prevent blood flow to a specific area.

noun
معنی(noun):

A nonsurgical, minimally invasive procedure that effects the selective occlusion of blood vessels by purposely introducing emboli.

example
معنی(example):

امبولیزاسیون اغلب برای درمان برخی تومورها استفاده می‌شود.

مثال:

Embolization is often used to treat certain tumors.

معنی(example):

در طول این عمل، امبولیزاسیون به مسدود کردن جریان خون کمک می‌کند.

مثال:

During the procedure, embolization helps to block the blood supply.

معنی فارسی کلمه embolization

: معنی embolization به فارسی

امبولیزاسیون، فرایند پزشکی است که در آن عروق خونی مسدود می‌شوند تا خونرسانی به ناحیه‌ای خاص قطع شود.