معنی فارسی embouchure

B2 /ˈɑm.bə.ʃɚ/

امبوشور به نحوه قرارگیری لب‌ها و دهان اطلاق می‌شود که برای نواختن سازهای بادی به کار می‌رود.

The position and use of the lips, facial muscles, and the jaw in playing a wind instrument.

noun

معنی(noun):

The use of the lips, facial muscles, tongue, and teeth when playing a wind instrument.

معنی(noun):

The mouth of a river or valley.

example

معنی(example):

موسیقیدان در حال تنظیم امبوشور خود برای صدای بهتر بود.

مثال:

The musician adjusted his embouchure for a better sound.

معنی(example):

تنظیم صحیح امبوشور برای نواختن ترمپت بسیار مهم است.

مثال:

A correct embouchure is crucial for playing the trumpet.

معنی فارسی کلمه embouchure

امبوشور به نحوه قرارگیری لب‌ها و دهان اطلاق می‌شود که برای نواختن سازهای بادی به کار می‌رود.