معنی فارسی embolum

B2

امبولوم به توده‌ای از مواد یا گاز که در جریان خون حرکت می‌کند اشاره دارد.

A mass of material or gas that travels within the bloodstream.

example
معنی(example):

امبولوم در سیستم عروقی برای جریان خون مناسب بسیار حائز اهمیت است.

مثال:

The embolum in the vascular system is crucial for proper blood flow.

معنی(example):

پزشکان غالباً تشکیل امبولوم‌ها را در بیماران بررسی می‌کنند.

مثال:

Doctors often study embolum formations in patients.

معنی فارسی کلمه embolum

: معنی embolum به فارسی

امبولوم به توده‌ای از مواد یا گاز که در جریان خون حرکت می‌کند اشاره دارد.