معنی فارسی embourgeoisements
C1پدیدهای اجتماعی-اقتصادی که در آن طبقه کارگر به طبقه متوسط تبدیل میشود و بر زندگی اجتماعی و فرهنگی تاثیر میگذارد.
The process in which a social group adopts the characteristics of the bourgeoisie.
- NOUN
example
معنی(example):
بورژوازی شدن محله فرهنگ آن را تغییر داد.
مثال:
The embourgeoisements of the neighborhood changed its culture.
معنی(example):
بورژوازی شدن سریع میتواند به تغییر بافت شهری منجر شود.
مثال:
Rapid embourgeoisements can lead to gentrification.
معنی فارسی کلمه embourgeoisements
:
پدیدهای اجتماعی-اقتصادی که در آن طبقه کارگر به طبقه متوسط تبدیل میشود و بر زندگی اجتماعی و فرهنگی تاثیر میگذارد.