معنی فارسی embolectomies

C1

عمل جراحی برای حذف لخته‌های خونی یا موانع عروقی که جریان خون را مختل می‌کند.

Surgical procedures performed to remove blood clots from blood vessels.

noun
معنی(noun):

Surgical removal of an embolism

example
معنی(example):

بیمار تحت عمل امبوله‌کتومی برای برداشتن لخته خون قرار گرفت.

مثال:

The patient underwent embolectomies to remove the blood clot.

معنی(example):

امبوله‌کتومی‌ها می‌توانند به احیای جریان خون در نواحی آسیب‌دیده کمک کنند.

مثال:

Embolectomies can help restore blood flow in affected areas.

معنی فارسی کلمه embolectomies

: معنی embolectomies به فارسی

عمل جراحی برای حذف لخته‌های خونی یا موانع عروقی که جریان خون را مختل می‌کند.