معنی فارسی embracement
B2پذیرش، عمل پذیرش یک وضعیت یا ایده جدید.
The act of accepting or welcoming something.
- NOUN
example
معنی(example):
پذیرش ایدههای جدید برای رشد حیاتی است.
مثال:
The embracement of new ideas is crucial for growth.
معنی(example):
پذیرش تغییر او باعث الهامبخشی به تیم شد.
مثال:
Her embracement of change inspired the team.
معنی فارسی کلمه embracement
:
پذیرش، عمل پذیرش یک وضعیت یا ایده جدید.