معنی فارسی embraceably
B1پذیرفتنی، به طوری که در شرایطی با خوشرویی و تمدن به استقبال موقعیت یا چالشی میروید.
In a manner that shows acceptance or welcomes a situation or opportunity.
- ADVERB
example
معنی(example):
او فرصت را با روحیه پذیرش پذیرفت.
مثال:
She embraced the opportunity embraceably.
معنی(example):
او به چالش با روحیه پذیرش مواجه شد و مثبت بود.
مثال:
He faced the challenge embraceably, showing great positivity.
معنی فارسی کلمه embraceably
:
پذیرفتنی، به طوری که در شرایطی با خوشرویی و تمدن به استقبال موقعیت یا چالشی میروید.