معنی فارسی embrasuring

B1

عمل در آغوش گرفتن یا پذیرفتن، به ویژه در بافت‌های شخصی و اجتماعی.

The act of accepting or taking on something, often leading to positive outcomes.

example
معنی(example):

آنها با شجاعت چالش‌های پیش رو را در آغوش می‌گرفتند.

مثال:

They were embracing the challenges ahead with courage.

معنی(example):

در آغوش گرفتن تغییرات می‌تواند به رشد شخصی منجر شود.

مثال:

Embrasuring changes can lead to personal growth.

معنی فارسی کلمه embrasuring

: معنی embrasuring به فارسی

عمل در آغوش گرفتن یا پذیرفتن، به ویژه در بافت‌های شخصی و اجتماعی.