معنی فارسی embroglios

B2

تعدادی از وضعیت‌های پیچیده و گیج‌کننده که می‌تواند در روابط یا وقایع بوجود آید.

Various complicated and confusing situations that can arise in relationships or events.

example
معنی(example):

فیلم مختلف امبروگلیوها را بین شخصیت‌ها نشان داد.

مثال:

The movie depicted various embroglios between the characters.

معنی(example):

در داستان‌هایش، نویسنده معمولاً به امبروگلیوهای روابط انسانی می‌پردازد.

مثال:

In his stories, the author often explores embroglios of human relationships.

معنی فارسی کلمه embroglios

: معنی embroglios به فارسی

تعدادی از وضعیت‌های پیچیده و گیج‌کننده که می‌تواند در روابط یا وقایع بوجود آید.