معنی فارسی embryotomy
B1روشی جراحی برای برش و تغییر حالت جنین.
A surgical procedure involving the cutting of embryos.
- NOUN
example
معنی(example):
امبریوتومی یک روش است که در شرایط پزشکی خاص برای کمک به توسعه استفاده میشود.
مثال:
Embryotomy is a procedure used in certain medical situations to aid development.
معنی(example):
عملکرد امبریوتومی میتواند در پزشکی مدرن بحثبرانگیز باشد.
مثال:
The practice of embryotomy can be controversial in modern medicine.
معنی فارسی کلمه embryotomy
:
روشی جراحی برای برش و تغییر حالت جنین.