معنی فارسی embulk
B1پر کردن، گودال یا فضایی را با مواد مختلف پر کردن، معمولاً بهمنظور آمادهسازی برای کارهای دیگر انجام میشود.
To fill in an area or space, often to prepare for further activities.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید منطقه را قبل از شروع کاشت پر کنیم.
مثال:
We need to embulk the area before we can start planting.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند باغ را برای آمادهسازی گلهای جدید پر کنند.
مثال:
They decided to embulk the garden to prepare for the new flowers.
معنی فارسی کلمه embulk
:
پر کردن، گودال یا فضایی را با مواد مختلف پر کردن، معمولاً بهمنظور آمادهسازی برای کارهای دیگر انجام میشود.