معنی فارسی embull

B1

هیجان‌زده شدن، زمانی که فرد احساس کند که موضوعی برانگیزنده است.

To become excited or enthusiastic, especially in the context of discussion.

example
معنی(example):

او به نظر می‌رسید که در مورد موضوع شکست پر از هیجان شد.

مثال:

He seemed to embull when the topic of failure came up.

معنی(example):

تیم در هنگام بحث در مورد پروژه جدیدش به هیجان می‌آید.

مثال:

The team tends to embull when discussing their new project.

معنی فارسی کلمه embull

: معنی embull به فارسی

هیجان‌زده شدن، زمانی که فرد احساس کند که موضوعی برانگیزنده است.