معنی فارسی emceed

B2

امسی، به معنای مجری بودن یا مدیریت یک رویداد به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی.

Past tense of emcee; to act as the host or master of ceremonies at an event.

verb
معنی(verb):

To act as the master of ceremonies (for).

معنی(verb):

To rap as part of a hip-hop performance.

example
معنی(example):

او با موفقیت مراسم را اجرا کرد و مخاطبان را جذب نگه داشت.

مثال:

He emceed the event seamlessly and kept the audience engaged.

معنی(example):

شب گذشته، او یک گالا خیریه را اجرا کرد که پول زیادی جمع‌آوری کرد.

مثال:

Last night, she emceed a charity gala that raised a lot of money.

معنی فارسی کلمه emceed

: معنی emceed به فارسی

امسی، به معنای مجری بودن یا مدیریت یک رویداد به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی.