معنی فارسی emceeing

B1

مجری‌گری، عمل مدیریت و هدایت یک رویداد یا مراسم به خصوص از طریق سخنرانی و تعامل با مخاطبان.

The act of being an emcee; hosting and coordinating events, typically requiring public speaking skills.

verb
معنی(verb):

To act as the master of ceremonies (for).

معنی(verb):

To rap as part of a hip-hop performance.

example
معنی(example):

مجری‌گری نیاز به مهارت‌های خوب سخنرانی عمومی دارد.

مثال:

Emceeing requires good public speaking skills.

معنی(example):

او از مجری‌گری در رویدادهای مختلف و برقراری ارتباط با حضار لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys emceeing different events and connecting with the audience.

معنی فارسی کلمه emceeing

: معنی emceeing به فارسی

مجری‌گری، عمل مدیریت و هدایت یک رویداد یا مراسم به خصوص از طریق سخنرانی و تعامل با مخاطبان.