معنی فارسی emigating

B1

فعل حال استمراری برای عمل مهاجرت کردن.

The act of leaving one's country to live in another, currently occurring.

example
معنی(example):

آن‌ها ماه آینده به استرالیا مهاجرت می‌کنند.

مثال:

They are emigrating to Australia next month.

معنی(example):

بسیاری از افراد از مناطق جنگ‌زده مهاجرت می‌کنند.

مثال:

Many individuals are emigrating from war-torn regions.

معنی فارسی کلمه emigating

: معنی emigating به فارسی

فعل حال استمراری برای عمل مهاجرت کردن.