معنی فارسی emigrationist
B1مهاجرتطلب، فردی که به مهاجرت و جابجایی به کشور دیگر برای بهتر شدن شرایط زندگی اعتقاد دارد.
A person who advocates or supports the idea of emigration.
- NOUN
example
معنی(example):
یک مهاجرتطلب به انتقال به کشور دیگر برای زندگی بهتر اعتقاد دارد.
مثال:
An emigrationist believes in moving to another country for a better life.
معنی(example):
مهاجرتطلب درباره چالشهای جابجایی صحبت کرد.
مثال:
The emigrationist spoke about the challenges of relocating.
معنی فارسی کلمه emigrationist
:
مهاجرتطلب، فردی که به مهاجرت و جابجایی به کشور دیگر برای بهتر شدن شرایط زندگی اعتقاد دارد.