معنی فارسی emigrative
B1مهاجرتی، مربوط به یا تأثیرگذار بر مهاجرت و جابجایی به کشورهای دیگر.
Related to or characterized by emigration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاست مهاجرتی شهروندان را به جابجایی به خارج از کشور تشویق میکند.
مثال:
The emigrative policy encourages citizens to move abroad.
معنی(example):
روندهای مهاجرتی معمولاً تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار دارند.
مثال:
Emigrative trends are often influenced by economic factors.
معنی فارسی کلمه emigrative
:
مهاجرتی، مربوط به یا تأثیرگذار بر مهاجرت و جابجایی به کشورهای دیگر.