معنی فارسی emissary
B2 /ˈɛmɪˌsɛɹi/پیام‌آور، شخصی که به نمایندگی از یک دولت یا گروه دیگر به مأموریتی خاص می‌رود.
A person sent on a special mission, often for diplomatic purposes.
- noun
noun
معنی(noun):
An agent sent on a mission to represent the interests of someone else.
معنی(noun):
A venous channel in the skull.
معنی(noun):
An underground channel by which the water of a lake escapes.
example
معنی(example):
پادشاه یک پیام‌آور برای مذاکره درباره صلح فرستاد.
مثال:
The king sent an emissary to negotiate peace.
معنی(example):
به‌عنوان یک پیام‌آور، او مأمور شد تا اتحادهایی با کشورهای همسایه برقرار کند.
مثال:
As an emissary, he was tasked with forging alliances with neighboring nations.
معنی فارسی کلمه emissary
:
پیام‌آور، شخصی که به نمایندگی از یک دولت یا گروه دیگر به مأموریتی خاص می‌رود.
