معنی فارسی emirate
B1 /ˈeməɹət/امارت، ناحیهای در یک کشور اسلامی که تحت حکومت یک امیر قرار دارد و بهطور مستقل از سایر نواحی عمل میکند.
A political territory ruled by an emir.
- noun
noun
معنی(noun):
A country ruled by an emir.
معنی(noun):
The office of an emir.
example
معنی(example):
امارات متحده عربی از هفت امارت تشکیل شده است.
مثال:
The United Arab Emirates is composed of seven emirates.
معنی(example):
هر امارت دارای فرمانروا و ساختار دولت مخصوص به خود است.
مثال:
Each emirate has its own ruler and government structure.
معنی فارسی کلمه emirate
:
امارت، ناحیهای در یک کشور اسلامی که تحت حکومت یک امیر قرار دارد و بهطور مستقل از سایر نواحی عمل میکند.