معنی فارسی emmarble
B1امماربل، مادهای شبیه به مرمر که در صنایع هنری استفاده میشود.
A material similar to marble used in artistic applications.
- OTHER
example
معنی(example):
مجسمه از امماربل ساخته شده بود.
مثال:
The sculpture was crafted from emmarble.
معنی(example):
او دوست دارد از امماربل برای طراحیهای خود استفاده کند.
مثال:
She likes to use emmarble for her designs.
معنی فارسی کلمه emmarble
:
امماربل، مادهای شبیه به مرمر که در صنایع هنری استفاده میشود.