معنی فارسی emmarbled

B1

ام‌ماربلد، اشاره به تزیین یا بافت خاصی که مانند مرمر است.

Referring to a special decoration or texture resembling marble.

example
معنی(example):

کاغذ دارای یک پایان ام‌ماربل بود.

مثال:

The paper had an emmarbled finish.

معنی(example):

او بافت‌های ام‌ماربل را در آثار هنری خود ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers emmarbled textures in his artwork.

معنی فارسی کلمه emmarbled

: معنی emmarbled به فارسی

ام‌ماربلد، اشاره به تزیین یا بافت خاصی که مانند مرمر است.