معنی فارسی empiriological
C2امپیریولوژیک به مطالعات و رویکردهایی اشاره دارد که بر اساس تجربیات واقعی و دادهها بنا شدهاند.
Relating to the systematic collection and analysis of empirical data.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعات امپیریولوژیک به شدت به جمعآوری دادهها وابستهاند.
مثال:
Empiriological studies rely heavily on data collection.
معنی(example):
روش امپیریولوژیک موارد واقعی را بررسی میکند.
مثال:
The empiriological method examines real-world cases.
معنی فارسی کلمه empiriological
:
امپیریولوژیک به مطالعات و رویکردهایی اشاره دارد که بر اساس تجربیات واقعی و دادهها بنا شدهاند.