معنی فارسی empiristic

B2

امپریستیک به فلسفه‌ای اشاره دارد که تأکید دارد بر اهمیت تجربیات حسی در کسب دانش.

Relating to or based on empirical evidence or experience.

example
معنی(example):

نظرات امپریستیک او در روش‌های تحقیق‌اش مشهود بود.

مثال:

Her empiristic views were evident in her research methods.

معنی(example):

رویکردهای امپریستیک در علوم اجتماعی رایج هستند.

مثال:

Empiristic approaches are common in the social sciences.

معنی فارسی کلمه empiristic

: معنی empiristic به فارسی

امپریستیک به فلسفه‌ای اشاره دارد که تأکید دارد بر اهمیت تجربیات حسی در کسب دانش.