معنی فارسی empiry

B1

امپیری به مجموعه‌ای از مشاهدات و تجربیات واقعی که بر اساس مشاهده و آزمایش جمع‌آوری شده‌اند، اشاره دارد.

The collection of observable experiences that form the basis of scientific inquiry and knowledge.

example
معنی(example):

امپیری به عنوان جنبه‌ای اساسی از پرسش‌های علمی در نظر گرفته می‌شود.

مثال:

Empiry is often regarded as a fundamental aspect of scientific inquiry.

معنی(example):

از طریق امپیری، پژوهشگران داده‌های قابل مشاهده برای حمایت از فرضیه‌های خود جمع آوری می‌کنند.

مثال:

Through empiry, researchers gather observable data to support their hypotheses.

معنی فارسی کلمه empiry

: معنی empiry به فارسی

امپیری به مجموعه‌ای از مشاهدات و تجربیات واقعی که بر اساس مشاهده و آزمایش جمع‌آوری شده‌اند، اشاره دارد.