معنی فارسی emplection

B1

عمل یا اقدام برای به‌کارگیری یا بهبود وضعیت.

The act of applying or implementing strategies or methods.

example
معنی(example):

یک اقدام امپلیکتی برای بهبود نتایج پروژه انجام شد.

مثال:

An emplection was made to improve the project's results.

معنی(example):

اقدام امپلیکتی استراتژی‌های مختلف به موفقیت منجر شد.

مثال:

The emplection of various strategies led to success.

معنی فارسی کلمه emplection

: معنی emplection به فارسی

عمل یا اقدام برای به‌کارگیری یا بهبود وضعیت.