معنی فارسی empocket
B1در جیب گذاشتن، به معنای گذاشتن یا قرار دادن چیزی در جیب است.
To put something into one's pocket.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت گنجینههای کوچکی را که پیدا کردهبود در جیبش بگذارد.
مثال:
He decided to empocket the small treasures he found.
معنی(example):
جادوگر پس از اجرا، کارتها را در جیبش میگذاشت.
مثال:
The magician would empocket the cards after performing.
معنی فارسی کلمه empocket
:
در جیب گذاشتن، به معنای گذاشتن یا قرار دادن چیزی در جیب است.