معنی فارسی empodium

B2

امپودیوم، ساختاری در پاهای حشرات که به تحرک آنها کمک می‌کند.

A supportive structure often found in the legs of insects.

example
معنی(example):

هر حشره دارای امپودیوم منحصر به فردی است که به آن کمک می‌کند تا سازگار شود.

مثال:

Each insect has a unique empodium that helps it adapt.

معنی(example):

این مطالعه تفاوت‌هایی در امپودیوم در گونه‌های مختلف را نشان داد.

مثال:

The study revealed differences in empodium across species.

معنی فارسی کلمه empodium

: معنی empodium به فارسی

امپودیوم، ساختاری در پاهای حشرات که به تحرک آنها کمک می‌کند.