معنی فارسی emptional

B2

مرتبط با احساسات و حالات روانی.

Relating to or characterized by emotions.

example
معنی(example):

وضعیت احساسی او تحت تأثیر رویدادهای اخیر بود.

مثال:

Her emptional state was influenced by the recent events.

معنی(example):

او معمولاً مبارزات احساسی خود را از طریق هنر بیان می‌کرد.

مثال:

He often expressed his emptional struggles through art.

معنی فارسی کلمه emptional

: معنی emptional به فارسی

مرتبط با احساسات و حالات روانی.