معنی فارسی emunctories
B2اعضای امونکتوری به ارگانهایی اطلاق میشوند که به خروج مواد زائد از بدن کمک میکنند.
The organs involved in the excretion of waste products.
- NOUN
example
معنی(example):
بدن دارای چندین عضو امونکتوری، از جمله کبد و کلیهها است.
مثال:
The body has several emunctories, including the liver and kidneys.
معنی(example):
عملکرد صحیح امونکتوریها برای سلامتی کلی بسیار مهم است.
مثال:
Proper functioning of emunctories is vital for overall health.
معنی فارسی کلمه emunctories
:
اعضای امونکتوری به ارگانهایی اطلاق میشوند که به خروج مواد زائد از بدن کمک میکنند.