معنی فارسی en face
B2عبارت فرانسوی به معنای در روبرو یا در مقابل.
In front of; face to face.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
معلم رو به روی دانشآموزان ایستاد تا درس را توضیح دهد.
مثال:
The teacher stood en face with the students to explain the lesson.
معنی(example):
در حین بحث، او بهطور رو در رو با حریفش صحبت کرد.
مثال:
During the debate, she spoke en face to her opponent.
معنی فارسی کلمه en face
:
عبارت فرانسوی به معنای در روبرو یا در مقابل.