معنی فارسی en masse
B1 /ɑn ˈmæs/بهصورت دستهجمعی، به یکباره و به صورت انبوه.
In a large group or all together.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
In a single body or group; as one, together.
example
معنی(example):
جمعیت بهطور جمعی به محل کنسرت حرکت کرد.
مثال:
The crowd moved en masse to the concert venue.
معنی(example):
دانشآموزان بهطور جمعی درخواستهای خود را ارسال کردند.
مثال:
Students submitted their applications en masse.
معنی فارسی کلمه en masse
:
بهصورت دستهجمعی، به یکباره و به صورت انبوه.