معنی فارسی enact

B2

اجرای قانون یا سیاست، به عمل درآوردن آنچه که نوشته شده است.

To make a law or policy officially become a part of the legal system.

noun
معنی(noun):

Purpose; determination

verb
معنی(verb):

To make (a bill) into law

معنی(verb):

To act the part of; to play

معنی(verb):

To do; to effect

example
معنی(example):

دولت تصمیم به اجرای یک قانون جدید گرفت.

مثال:

The government decided to enact a new law.

معنی(example):

آنها سیاست را برای بهبود امنیت عمومی اجرا کردند.

مثال:

They enacted the policy to improve public safety.

معنی فارسی کلمه enact

: معنی enact به فارسی

اجرای قانون یا سیاست، به عمل درآوردن آنچه که نوشته شده است.