معنی فارسی enamelwork
B2کار با لعاب، هنری که در آن لایهای از لعاب روی سطح مواد قرار میگیرد و حرارت داده میشود تا به یک سطح براق و زیبا تبدیل شود.
The technique of creating decorative objects by fusing powdered glass to a substrate.
- noun
noun
معنی(noun):
Objects decorated with enamel
example
معنی(example):
هنرمند کارهای لعابی خود را در گالری به نمایش گذاشت.
مثال:
The artist showcased her enamelwork at the gallery.
معنی(example):
کار با لعاب نیاز به مهارت و صبر زیادی دارد.
مثال:
Enamelwork requires a lot of skill and patience.
معنی فارسی کلمه enamelwork
:
کار با لعاب، هنری که در آن لایهای از لعاب روی سطح مواد قرار میگیرد و حرارت داده میشود تا به یک سطح براق و زیبا تبدیل شود.