معنی فارسی enbloc

B2

به‌صورت یکجا یا در یک دسته، بدون تفکیک.

As a whole or in a single group.

example
معنی(example):

این اقلام به‌صورت یکجا با قیمت تخفیفی فروخته شدند.

مثال:

The items were sold enbloc at a discounted price.

معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند ملک را به‌صورت یکجا برای توسعه آینده خریداری کنند.

مثال:

They decided to buy the property enbloc for future development.

معنی فارسی کلمه enbloc

: معنی enbloc به فارسی

به‌صورت یکجا یا در یک دسته، بدون تفکیک.