معنی فارسی encampment

B2 /ɪnˈkæmpmənt/

اردوگاه، محلی است که افراد برای اقامت موقت در طبیعت، معمولاً برای تفریح یا نظامی، در آن جا سازه‌هایی برپا می‌کنند.

A temporary camp where people stay, often used for military or recreational purposes.

noun
معنی(noun):

A campsite.

معنی(noun):

A group of temporary living quarters and/or other temporary structures.

example
معنی(example):

سربازان اردوگاه خود را نزدیک رودخانه برپا کردند.

مثال:

The soldiers set up their encampment near the river.

معنی(example):

خانواده از اردوگاه آخر هفته‌ای در کوه‌ها لذت بردند.

مثال:

The family enjoyed a weekend encampment in the mountains.

معنی فارسی کلمه encampment

: معنی encampment به فارسی

اردوگاه، محلی است که افراد برای اقامت موقت در طبیعت، معمولاً برای تفریح یا نظامی، در آن جا سازه‌هایی برپا می‌کنند.