معنی فارسی encamps
B1کمپ زدن به معنی برپایی چادر و اقامت موقت در فضای باز است.
To set up a camp at a specific location, usually for a temporary stay.
- verb
verb
معنی(verb):
To establish a camp or temporary shelter.
معنی(verb):
To form into a camp.
example
معنی(example):
گروه در طول سفر خود نزدیک رودخانه کمپ می‌زند.
مثال:
The group encamps near the river during their trip.
معنی(example):
هر تابستان، پیشاهنگ‌ها در جنگل کمپ می‌زنند.
مثال:
Every summer, the scouts encamps in the forest.
معنی فارسی کلمه encamps
:
کمپ زدن به معنی برپایی چادر و اقامت موقت در فضای باز است.
