معنی فارسی encarditis
B2التهاب مخاط قلب که میتواند بیماری جدی باشد.
Inflammation of the heart membrane, which can be a serious condition.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک پس از معاینه او را به عارضه انکاردیتس مبتلا تشخیص داد.
مثال:
The doctor diagnosed her with encarditis after the examination.
معنی(example):
او درباره انکاردیتس تحقیق کرد تا علائم خود را بهتر درک کند.
مثال:
He researched about encarditis to understand his symptoms better.
معنی فارسی کلمه encarditis
:
التهاب مخاط قلب که میتواند بیماری جدی باشد.