معنی فارسی encarnalizing
B1عمل تجسم یا شکل دادن به مفاهیم یا احساسات به صورت عینی.
The act or process of giving a physical form to ideas or feelings.
- VERB
example
معنی(example):
تجسم ایدههای انتزاعی کمک میکند تا آنها را بهتر درک کنیم.
مثال:
Encarnalizing abstract ideas helps in understanding them better.
معنی(example):
فرایند تجسمسازی میتواند بسیار چالشبرانگیز باشد.
مثال:
The process of encarnalizing can be very challenging.
معنی فارسی کلمه encarnalizing
:
عمل تجسم یا شکل دادن به مفاهیم یا احساسات به صورت عینی.