معنی فارسی encenter
B1متمرکز کردن به این معناست که یک چیز در مرکز قرار گیرد یا توجه به یک نقطه معین جلب شود.
To position or focus something centrally.
- VERB
example
معنی(example):
طراحی حول ویژگی اصلی متمرکز شده بود.
مثال:
The design was encentered around the main feature.
معنی(example):
از آنها خواسته شد تا تمرکز خود را در طول ارائه متمرکز کنند.
مثال:
They were asked to encenter their focus during the presentation.
معنی فارسی کلمه encenter
:
متمرکز کردن به این معناست که یک چیز در مرکز قرار گیرد یا توجه به یک نقطه معین جلب شود.