معنی فارسی encephalotome
B2انسفالوتوم، ابزاری برای برش در عملهای جراحی مغز است.
A surgical instrument used to make incisions in the brain.
- NOUN
example
معنی(example):
یک جراح برای عملهای خاص مغزی از انسفالوتوم استفاده میکند.
مثال:
A surgeon uses an encephalotome for specific brain operations.
معنی(example):
انسفالوتوم امکان برشهای دقیق در جراحی مغز را فراهم میکند.
مثال:
The encephalotome allows for precise cuts in brain surgery.
معنی فارسی کلمه encephalotome
:
انسفالوتوم، ابزاری برای برش در عملهای جراحی مغز است.