معنی فارسی encephalotomy

C1

انسفالوتومی عمل جراحی است که در آن جمجمه باز شده و دسترسی به مغز فراهم می‌شود.

A surgical incision into the brain.

example
معنی(example):

انسفالوتومی برای درمان آسیب‌های شدید مغزی انجام می‌شود.

مثال:

Encephalotomy is performed to treat severe brain injuries.

معنی(example):

این روش نیاز به دستان ماهر دارد.

مثال:

The procedure of encephalotomy requires skilled hands.

معنی فارسی کلمه encephalotomy

: معنی encephalotomy به فارسی

انسفالوتومی عمل جراحی است که در آن جمجمه باز شده و دسترسی به مغز فراهم می‌شود.