معنی فارسی enchainments

B2

زنجیره‌ای شدنها به معنای مجموعه ای از روابط و ارتباط‌ها در یک زمینه خاص است.

A series of connections or interdependencies among elements.

example
معنی(example):

زنجیره‌ای شدنهای داستان به عمق بیشتر آن کمک کرد.

مثال:

The enchainments of the plot added depth to the story.

معنی(example):

ما درباره زنجیره‌ای شدنهای که در اکوسیستم‌های مختلف رخ می‌دهد، بحث کردیم.

مثال:

We discussed the enchainments that occur in various ecosystems.

معنی فارسی کلمه enchainments

: معنی enchainments به فارسی

زنجیره‌ای شدنها به معنای مجموعه ای از روابط و ارتباط‌ها در یک زمینه خاص است.