معنی فارسی encheason
B1فصل یا زمان خاصی در سال که برای یک فعالیت خاص مناسب است.
A designated period in the year for performing a specific activity.
- OTHER
example
معنی(example):
این زمان برای کاشت بذرهای جدید است.
مثال:
This is the season to plant new seeds.
معنی(example):
بهار فصل مورد علاقه من برای باغبانی است.
مثال:
Spring is my favorite encheason for gardening.
معنی فارسی کلمه encheason
:
فصل یا زمان خاصی در سال که برای یک فعالیت خاص مناسب است.